نوشته ها

شبیه خون به خون ام

کم خون شدم.
آن قدر که خونم دیگه من رو به یاد نمی آره. مدت هاست که لحظه هایی رو که من و خون ام با هم دوران سرشار از انرژی و احساس خوب بودن رو داشتیم به یاد نمی آره.
نگرانم.
نگران این هستم که مبادا آن قدر کم خون بشم که خون ام، یک روز یادش بره که دیگه من کی هستم. خوابی دیدم که خون ام از شدت عصبانیت “سریر خون” بود. هیچ چیز فایده نداشت وخون جلوی چشمانش رو گرفته بود و من مثل خون، برای خون ام گریه کردم.

blood

2 دیدگاه در مورد “شبیه خون به خون ام”

  1. اسمم رو بالا بخون …
    اه تف به ذاتت روزگار به خودم فكر مي كردم يه چيز يگانه تو دنيا دارم اون هم اسم و فاميلمه .
    حالا بگو من با چه اميدي باز داستان بنويسم . شخصيت همه داستان هام مي ميرن . مي دوني چه خرجي روي دست من گذاشتي …
    بايد چه سيگاري بكشم كه با اسم تو كنار بيام . نده بالا اون ابرو هاتو . خوشتيپ هم نيستي كه با من اشتباه بگيرنت . اه ….
    نت يا جاي عكس هاي تو يا جاي داستان هاي من يا جاي هر دو ( خوب چه فرقي كرد ) فرقش به خودم مربوطه …
    سلام دوست هم نام و هم فاميل …
    خوبي …
    الان توي تعجبم كه يه نفر با اسم فاميل من توي دنيا زندگي مي كنه . جالب نيس رفيق . فكر كن واووو چقدر با حال . يه نفر كه نفس مي كشه فكر مي كنه عاشق مي شه …
    بيا بغلت كنم همزاد …
    خيلي دوست دارم باهات بيشتر آشنا بشم

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s