با دستان خودت او را از آغوش خود جدا کردی و به خاک سپردی. در اعماق وجودت به روزهایی که با او سپری کرده بودی فکر میکردی.
میدانم که او را به خاک سپردی اما حسرتاش هنوز باقی است. گهگاهی که از کنار آن گورستان رد میشوی بوی نمناک گورش به مشامت میرسد.
دیدی چگونه به راحتی او را به دیار باقی سپردی؟ آیا از خودت چیزی باقی مانده؟
رویاها یکی پس از دیگری به سراغت میآیند. به خودت نیرنگ نزن، خودت هم میدانی حالا همهجای خانه بوی او میآید ولی فراموش نکن و به یاد داشته باش که چیزی نیست.
مجله ی «گی فرهنگ» هفته دیگر همزمان با آغاز ماه جون، که ماه ماست، منتشر خواهد شد همین الان می توانید یه نگاهی به سایر صفحه های آن بیاندازید:
http://qulture.wordpress.com
سلام. می شه بپرسم که منظورت کی بود عزیز؟؟؟
—————-
پژ: اگر لازم بود می نوشتم.
نمی دونستم مدتی تو متل قو آدم شب و روز بگذرونه افسردگی می گیره ؟!!!!
حالا تو خوشت میاد نوول تو نوول بنویسی ؟ ما نفهمیدیم بالاخره کی مقتول بود کی قاتل؟
آخرش باید ناراحت شد یا نباید فکرشو کرد؟؟؟
بنظرم دیگه شمال نری واسه روحیت بهتره .
midunam ehtemalan mano nemishnasi ba in moshakhasat vali mishnasi mano. bebin mifahmam ke hanuz boosh ro hes mikoni vali mikham tayid konam ke dige nist
فرهنگ بیرون آمد. اولین شماره مجله اینترنتی گی فرهنگ روی دسکتاپ شما قابل دسترس است. خوشحال می شوم نگاهی به آن بیندازید.
دوست شما فرهنگ
http://qulture.wordpress.com
چنان منگر که جایی را خالی از او بینی! و تلاش بیهوده مکن برای بوییدن بویی که هرگز دوباره نمی بویی. و به رویا ها سلام کن، هرچند که چیزی، در واقع نباشد! شاید کسی تورا چشم در راه است، همچنانکه تو، یک رویا را ! (بلاگ نوشتن اینجور کامنت ها رو هم داره دیگه! مخصوصا اگه مطلب از جانب کسی مثل تو باشه ! با ژانر نوشتن تو! وای از دست تو D: )
agar ejaze bedid rooye webloge tehranpatoghlinketoon konam
movafagh bashid
—————-
دوست عزیز!
لینک دادن به بلاگ من بدون اجازه گرفتن امکان پذیر هست.
پژ