نوشته ها

ابرها

همه می روند همانند ابرهایی بی شکل. کسی نگران نمی شود به این ابرهای باوقار.

من می روم مثل دودی بیگانه در ابرها.

خاک خواهم شد در این خانه ی غریب. ای خانه بازگشا و خون در خاک شو.

خون شریانی شو به درازای این خانه غریب.

بیا و بگذر از این خانه ای ابر پرصفا.