و نه برای خودم و این بار برای روحی که در آستانهی در ِ رفتن ایستاده و هرگاه که متوجه او میشوم به من میخندد. با درد ِ ندیدناَت چه کنم؟ هیهات که جسمی برای غافلان ندارم. این بار تصویری برای اثبات مدعای خویش ندارم.
میگریم به یاد روزهایی که بیدلیل شب شد.
بگذار تا در کنار تو ای جسم ِ یقین ِ وجود به شیرینترین آسایشها به خاک سپرده شوم. به یقین که خاک مرا بیدلیل هم خواهد پذیرفت چه بر اینکه دلایل بسیارند و بهانهها برای ماندن ناچیز.
چه سودی است اگر نکوشم برای با انسانها بودن؟ «انسان، از آن چیزی که بسیار دوست میدارد، خود را جدا میسازد؛» به یقین که اگر تنها یک عذاب دردناک برای انسانها باشد آن فعل ِ فراموش کردن از روی ِ آگاهی خواهد بود.
ماه: ژانویه 2008
Fair
?What’s the meaning of «Mean» when everything is meaningless
توضیحات اربعه
باسم حق
با توجه به بعضی از شبهات و شکیات لازم میدانم به بعضی از آنها و نه همهی آنها پاسخ دهم؛
1- پست پیشین بنده که در تاریخ ششم دیماه یک هزار و سیصد و هشتاد وشش به اطلاع عموم رسید باعث دلخوری بعضی از دولتمردان دولت علیه و نیز جمع کثیری از خویشان خونی دربار و نیز دوستان و آشنایان و حتی عوام شده بود که چرا نام ایشان را ذکر نکردیم. در جواب به همهی آنها باید گفت که ما نام هرکس را که اختیار کنیم خواهیم برد و اگر نام کسی آورده نشده نه از قلم بلکه از دل افتاده. «ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش».
2- «هوا بس ناجوانمردانه سرد است». کمی به گربههای دم در غذا بدهبد جای دوری نمیرود ماموران میبینند و در اخذ مالیات سالیانهی خانوار درنظر میگیرند.
3- گویی غمیست عجیب در نزدمان که دورترینها نیز بینند و ندانند که چیست. عجب از رسم زمانه که نزدیکان [نه یک نفر و دو نفر، بیشترشان] این گونه با تو میکنند و تو نیز هیچ کاری نیست به غیر از خوردن ِ خون ِ دل. «زشیر ستر خوردن و سوسمار / عرب را بهجایی رسید است کار / که تاج و تخت کیانی کند آرزو / تفو بر تو ای چرخ گردون! تفو!».
4- به زودی ماه محرم فرا میرسد. تمام کسانی که میخواهند ریا کنند و از صدقهی سر امام حسین اجرت بگیرند دندان تیز کنند. گرچه میدانم که همهی آنها احتیاجی به یادآوری ما ندارند و از پیش، آماده هستند. خدا میداند که اگر ریاکارن محرم و صفر و رمضان را نداشتند چه میکردند. «جامی است که عقل آفرین میزندش/ صد بوسه ی مهر بر جبین میزندش».